آيينآيين، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

آيين سلیمانی راد

مراحل حرف زدن کودک و نقش ما بعنوان والدین...

مراحل اصلی حرف زدن کودک  زمان بروز و رشد توانايي حرف زدن كودكان، حرف زدن را در دو سال اول زندگي خود ياد مي گيرند. كودك شما نيز ياد خواهد گرفت كه از زبان، لبها، سقف دهان و دندانهايي كه در دهان او روييده اند براي توليد صداهاي مختلف استفاده كند؛ او در ماههاي اول و دوم صرفا مي تواند صداهاي ساده اي مانند "اِه" يا "آ" را توليد كند، و كمي پس از آن نيز صداهاي ساده ديگري را كه به اصطلاح "غان و غون" ناميده مي شوند، ايجاد خواهد كرد. كمي بعد، اين صداها تبديل به كلمات واقعي مي شوند: شايد حتي در چهار يا پنج ماهگي، كلماتي مانند «ماما» و «بابا» از دهان او خارج شوند و اشك را به چشمان شما بياورند. ...
18 آبان 1390

چگونه كودك را به كتاب خواندن علاقه مند كنیم؟

چگونه كودك را به كتاب خواندن علاقه مند كنیم؟  زمانی خواندن یك كتاب برای كودك خوشایند و لذتبخش است كه موجودات خیالی داستان به پرواز در آیند ، قطارها به صورت واقعی حركت كنند و صدا بدهند و خرگوش ها در زیر نورماه به خواب بروند. هنگامی كه برای كودك خود كتاب می خوانید فرصت پیدا می كنید تا با صداهای موجودات و شخصیت های داستانی سخن بگویید ، تخیلی رفتار كنید و حتی مانند یك كودك باشید . به عبارت دیگر از شخصیت واقعی خود خارج شده و مانند شخصیت های داستانی رفتار كنید . شما تصمیم می گیرید كه چقدر هیجان زده باشید، شادی كنید ، یا غمگین و حتی عصبانی شوید. چقدر باید روی یك شخصیت تأكید كنید و چه اندازه لازم است كه بر هیجان قصه بیفزایید، به این ت...
18 آبان 1390

راههاي جوگيري از سرما خوردن كودكان...

در فصل زمستان هوا سرد است و روزها كوتاه و اطرافمان پر است از آدم‌های سرماخورده و میكروب. وقتی بچه‌ها سرما می‌خورند انگار نه تنها رشد آنها متوقف می‌شود بلكه پسرفت هم می‌كنند. به توصیه‌های زیر عمل كنید تا فرزندتان دچار بیماری‌های فصل زمستان نشود. 1. خانه را خیلی گرم نكنید: ایده‌آل‌ترین درجه هوا برای خانه در فصل زمستان 19 درجه سانتی‌گراد است. هر چه خانه را گرم‌تر كنید میزان ذرات معلق در هوا شامل گردوغبار، ویروس‌ها و... بیشتر می‌شود. برخی از مادرها عادت دارند خانه را در زمستان حسابی گرم می‌كنند و در عین حال فرزندشان را هم خوب می‌پوشانند. به این ترتیب وقتی كود...
7 آبان 1390

جشن تولد پسرم برگزار شد

 بالاخره بعد اینکه حال پسرم خوب شد جشن تولدش و برگزار کردیم.همه چی خیلی عالی بود و خیلی خوش گذشت. بگذریم که آیینم همش بهونه گیری میکرد و از بغلم پائین نمی اومد.... ولی باز هم بهم خوش گذشت. ما سپاسگذار همه کسانی که اومدن و باعث خوشحالیمون شدن هستیم . بهخصوص مامان طاهره و بابا جون و عمه خانم که خیلی کمکمون کردن! عکساشو در اسرع وقت آماده میکنم که اپلود کنم       از روز جشن می خوام بگم: واسه جشن تولدت همه جا رو با بادکنکهای سفید و آبی تزیین کردیم.خونه مامانی گرفتیم چون بزرگتره!! برای پذیرایی مهمونا هم اول بستنی,بعد میوه, برای غذا کیک نون پنیر سبزی,لازانیا و سالاد اولویه ,برای دسر هم ژله م...
4 آبان 1390

عشقا سپاس..

یادم باشد که خدا با من است... که فرشته ها برایم دعا می کنند... که ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد... یادم باشد که قاصدکی در راه است... که بهار نزدیک است... که فردا منتظرم می ماند... که من راه رفتن می دانم و دویدن... و جاده ها قدم هایم را شمار خواهند کرد...ا گر روزی دلم گرفت ! یادم باشد که خدای من این جاست...همین نزدیکیها... و من تنها نیستم....؟!!!   پسرم بیماریت خاطره خوبی نیست که بخوام برات ثبت کنم ؛ ولی میخوام رد پای خدا رو تو زندگیت ببینی .. تو این چند روز سخت دستای مهربون معبودمون و دیدم که نوازشت کرد تا درد و رنجت و به  او بسپری...
4 آبان 1390
1